Quantcast
Channel: خود خودمان »دل‌نوشته
Browsing latest articles
Browse All 8 View Live

Image may be NSFW.
Clik here to view.

ساعت دوری

ساعت ۱۱ و پنج دقیقه است. با صدای جیغ ملیکا بیدار شده‌ام که برای نخوردن دارو تقلا می‌کند و گوشه‌ای از این تقلا فربادی است که به جایی نمی‌رسد. بیدار می‌شوم و اندوهی عمیق با ترسی عجیب را حس می‌کنم. دنبالت...

View Article



Image may be NSFW.
Clik here to view.

تنها

تا کی رسد به پایان این راه دور … راهی که هر چه نزدیکتر می‌شوی دورتر می‌شود و آدمی بی‌قرار تر برای پایانش … 1 دیدگاه برای این نوشته: تازه وارد: ۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۹ صبر و ظفر هردو دوستان قدیمند از پس صبر...

View Article

Image may be NSFW.
Clik here to view.

عشق!

باور نمی‌کنم مفهومی به نام عشق را که معنایش فراموشی مطلق خود باشد. مدت‌هاست فراموش کردن خودم را به بهانه عشق فراموش کرده‌ام. فکر کنم آنقدر پیش رفته‌ام که خود عشق را هم… 2 دیدگاه برای این نوشته: مصطفی:...

View Article

Image may be NSFW.
Clik here to view.

مشهدی رفتیم…

مشهد هم رفتیم. اولین سفر مشترک‌مان. لذت زیارت و اولین سفر مشترک همسرانه و اولین ارائه‌ی‌ دست‌آورد علمی و هتل شبی ۱۵۰ هزار تومانی لذتی است خاطره شدنی. اما بگذار بعضی چیزها را این جا بنویسم که بماند...

View Article

Image may be NSFW.
Clik here to view.

شام غریبان

این روزها(تاسوعا و عاشورای حسینی) بیش از پیش به خودم می‌اندیشم. به آن چه در گذر زمان از کوله بارم بر زمین گذاشته‌ام و آن چه با خود بر نداشته‌ام. عجیب است که علی‌رغم چیزی که پیش‌تر می‌اندیشیدم،...

View Article


Image may be NSFW.
Clik here to view.

از این اوقات لعنتی…

وقتی همه چیز لعنتی می‌شود. وقتی همه چیز نفرت انگیز می‌شود. این جور وقت‌ها حالم را به هم می‌زند. شبیه نیمه شبی که دلم می‌خواهد زنگ بزنم و با مامان صحبت کنم. اما نصفه شب است. بنده خدا چه می‌داند که من...

View Article

Image may be NSFW.
Clik here to view.

نفس لوامه‌ی من!

فکر کنم این حس تو همه‌ی آدم‌ها هست که دوست دارن یه جوری متفاوت و منحصر بفرد باشن. در حالی که هستن. یعنی هیچ آدمی شبیه آدم دیگه نیست خب. ولی بعضی‌ وقتا آدم یه جور احساس نیاز پیدا می‌کنه و این احساس تا...

View Article

Image may be NSFW.
Clik here to view.

از کودکی

یک بار مامان و بابا، من و خواهر و برادرم را در خانه گذاشتند و برای کاری بیرون رفتند. مامان از آن جا که خواهرم از همه بزرگ‌تر بود ما را به او سپردند. به ما سفارش کردند که به حرف او گوش کنیم و تأکید...

View Article

Browsing latest articles
Browse All 8 View Live




Latest Images